زمان در پدیدارشناسی وجودی هایدگر و آنتولوژی صدرائی
نویسندگان
چکیده
بحث زمان و ارتباط آن با هستی یکی از مباحث مهم فلسفی است. حقیقت زمان و رابطۀ آن با هستی و انسان پرسشهای مطرح در تاریخ تفکرات فلسفی بودهاند. زمان در اندیشۀ ملاصدرا در عالم طبیعت، جلوهای از هستی است؛ هستی صدرا که هستی عام و اعم از سیال و ثابت بوده و زمان، منتزع از وجود سیال است. ملاصدرا با تلقی زمان به عنوان بُعد چهارم جسم، در اندیشۀ گذشتگان تحول جدی پدید می آورد و با این نگاه گسست میان اجزای زمان را از بین میبرد. در هایدگر، با اینکه از وجود عام سخن به میان میآید، اما زمان در وجود انسانی یا دازاین قابل فهم است؛ لذا دربارۀ زمان، گذشته و آینده و حال، نه به عنوان مفهوم و قطعات فرضی زمان، بلکه به عنوان ابعاد وجودی حضور سخن به میان میآید. طبیعت و انسان در فلسفۀ ملاصدرا در افق زمان فهمیده میشود و در هایدگر از تاریخ و هویت تاریخمند وجود آدمی بحث میشود.
منابع مشابه
هایدگر و پدیدارشناسی هرمنوتیکی هنر
در تحلیل هنر به روش پدیدارشناسی به دو جریان عمده می توان اشاره کرد: پدیدارشناسی سوبژکتیو و پدیدارشناسی غیرسوبژکتیو. پدیدارشناسان سوبژکتیو هنر ، روش هوسرل را که مبتنی بر کشف معانی و ذوات در ساحت آگاهی است، در تحلیل زیبایی شناسی به کار می برند و لذا زیبایی شناسی را به مثابه یک علم تلقی می کنند، اما در پدیدارشناسی هرمنوتیکی، عمده توجه، به ذات هنر و نسبتش با حقیقت معطوف است. در میان این گروه از پدی...
متن کاملتحوّلِ هرمنوتیکیِ پدیدارشناسی: هایدگر و ریکور
هستیشناسی و هرمنوتیک در قرن بیستم تعاملاتی جدّی با هم داشتهاند؛ تعاملی که البته از طریق پدیدارشناسی ممکن شد و اوج این ارتباط را در آثار سه فیلسوف مطرح این قرن یعنی هایدگر، گادامر و ریکور میتوان مشاهده کرد. در این مقاله مروری بر ویژگیهای برجسته خطِ سیر فلسفی ریکور ارائه میشود؛ مسیری که او با گرفتن سرنخ از متفکران هرمنوتیک آلمان از جمله دیلتای، هایدگر و گادامر سعی در تلفیقی منطقی از دو ...
متن کاملبررسی نسبت پدیدارشناسی هایدگر و کربن (با تکیه بر دو مسئله هستی و زمان)
نسبت پدیدارشناسی کربن و سنت پدیدارشناسی و سهم کربن در تکوین جنبش پدیدارشناسی غالباً امری مفروغعنه پنداشته شده است؛ و جای خالی پژوهشهایی دامنهدار و جدی در این زمینه احساس میشود. این در حالیست که روش نشدن چنین نسبتی میتواند ارزیابیها درباره ارزش روش شناسانه پژوهشهای کربن در مطالعات ایرانی ـ اسلامی را روشنتر سازد. ما در این گفتار تلاش کردهایم تا با تمرکز بر دو مسئله اساسی پدیدارشناسی هاید...
متن کاملهایدگر و پدیدارشناسی هرمنوتیکی هنر
در تحلیل هنر به روش پدیدارشناسی به دو جریان عمده می توان اشاره کرد: پدیدارشناسی سوبژکتیو و پدیدارشناسی غیرسوبژکتیو. پدیدارشناسان سوبژکتیو هنر ، روش هوسرل را که مبتنی بر کشف معانی و ذوات در ساحت آگاهی است، در تحلیل زیبایی شناسی به کار می برند و لذا زیبایی شناسی را به مثابه یک علم تلقی می کنند، اما در پدیدارشناسی هرمنوتیکی، عمده توجه، به ذات هنر و نسبتش با حقیقت معطوف است. در میان این گروه از پدی...
متن کاملدستاوردهای پدیدارشناسی هایدگر در علوم انسانی و پژوهش سیاسی
پدیدارشناسی برجستهترین گرایش فلسفی قرن بیستم و حتی قرن فعلی است. برخی از مدعیات این نحله فلسفی بنای بسیاری از گرایشات پیشین فلسفی که در علوم انسانی آنها را به کار میبردیم ویران نموده است. ولی متاسفانه شاهد آنیم که پژوهشگران علوم انسانی بدون توجه به انتقادات وارده از جانب پدیدارشناسان بزرگی همچون هایدگر به راه غلط پیشین خود گام گذاشته و دستاوردهای ابطال شده قبلی را همچنان بسط و گسترش میدهند. ...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
عنوان ژورنال:
پژوهش های هستی شناختیناشر: دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی
ISSN 2345-3761
دوره 4
شماره 7 2015
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023